کد مطلب:315529 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:164

به سوی مکه
سرور آزادگان تصمیم گرفت مدینه را ترك كند و به سوی مكه برود و آنجا را پایگاهی برای گسترش دعوت و تبیین اهداف نهضت خود قرار دهد و مسلمانان را به قیام علیه حكومت اموی كه جاهلیت را با تمام ابعاد پلید خود مجسم كرده بود، برانگیزد.

حضرت قبل از حركت نزد قبر جدش پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) رفت و با صدایی اندوهبار در حالیكه بار مشكلات و بحرانها را بر دوش مبارك داشت، به گفتگو با روح مطهر ایشان پرداخت و از فتنه های روزگار شكایت كرد. سپس برای آخرین دیدار نزد قبر مادر بزرگوار و برادرش امام حسن رفت و با آنان وداع كرد.

اینك كاروان حسینی با تمام افراد خانواده رهسپار مكه شده اند تا به خانه ی خدا كه باید برای همگان جای امن باشد، پناهنده شوند. ابوالفضل سرپرستی تمام كارهای امام و خاندان او را به عهده دارد و نیك از پس آنها برمی آید. عباس در كنار برادر، پرچم را به اهتزاز درآورده است و مصمم، پیش می رود. امام جاده ی عمومی را پیش گرفت، یكی از همراهان به حضرت پیشنهاد نمود - مانند «ابن زبیر» - از بیراهه حركت كند و بدین ترتیب از تعقیب نیروهای دولتی در امان ماند، لیكن حضرت با شجاعت و اعتماد به نفس پاسخ داد:

«به خدا سوگند! این راه را همچنان ادامه می دهم، تا آنكه خانه های مكه را ببینم، تا خداوند در این باب آنچه را اراده كند و مرضی اوست، انجام دهد...».

كاروان امام، شب جمعه سوم شعبان به مكه رسید و در خانه ی «عباس بن عبدالمطلب» فرود آمد. اهل مكه استقبال گرمی از حضرت به عمل آوردند و صبح و شام برای به دست آوردن احكام دین خود و احادیث پیامبرشان به دیدار



[ صفحه 128]



حضرت می شتافتند. حجاج و دیگر زایران بیت الله از همه ی نقاط نیز برای زیارت امام نزد ایشان می رفتند. حضرت برای نشر آگاهی دینی و سیاسی در میان بازدیدكنندگان خود - چه مكی و چه غیر آن - لحظه ای فروگذار نمی كرد و آنان را به قیام علیه حكومت اموی كه قصد به بندكشیدن و خوار كردن آنان را داشت، دعوت می كرد.